Ability Beyond Boundaries

فراسوی محدودیت

بکارگیری واژگان صحیح در فرهنگ معلولیت

زبان به‌عنوان یک ابزار قدرتمند در ایجاد حس توانمندی، غرور، هویت و هدف در افراد شناخته شده است.

برخلاف مثالهای قدیمی چون “حرف باد هواست” استفاده ناصحیح از کلام حتی با نیت خوب تأثیر مخربی بر بسیاری از افراد خواهد گذاشت.

گرایش جامعه گرایانه‌ی معلولیت بین نقص و بیماری با تجربه‌ی معلولیت تمایز قائل است چراکه معلولیت در این دیدگاه برابر با موانع موجود و تبعیضات علیه این افراد است. بنابراین در این دیدگاه کلمه “معلولیت” در رابطه با تبعیضات و موانع اجتماعی بکار می‌رود. به بیان دیگر دیدگاه جامعه‌گرایانه به محیط نظر دارد نه به فرد و نقص، بنابراین به همه‌ی افراد دارای معلولیت توان و قدرت تغییر شرایط می‌دهد. چراکه با تمرکز بر رفع موانع، امکان تغییر میسر است اما با تمرکز بر نقص ممکن است که شرایط هیچ‌وقت تغییر نکند. اخیرا واژگان بین‌المللی تازه‌ای در رشته‌ی معلولیت‌شناسی به وجود آمده‌اند و در این بخش سعی ما بر این است که خلاصه ای از معادل فارسی واژگان مهم را ارائه کنیم.

تمرکز بر فرد نه بر نقص

وقتی ما از فرد/افراد دارای معلولیت نام می‌بریم، منظور فرد/افراد دارای تجربه‌ی معلولیت حسی، جسمی، نقصهای غیرقابل مشاهده، اختلالات ذهنی، یادگیری، عصبی یا روانی می‌باشد.

واژه ناصحیح واژه صحیح توصیف مثال
معلول/ معلولین فرد/ افراد دارای معلولیت این نوع بکارگیری قابل قبول ترین نحوه استفاده از این واژه در بسیاری از کشورهای جهان و همچنین در استرالیا می‌باشد. فرد در ابتدا گفته شده و نقص متعاقب آن می‌آید. “فردی که تجربه‌ی معلولیت دارد” عبارت دیگری است که بتدریج متداول شده است. فرد ناشنوا، فرد نابینا
فرد عادی/ نرمال فردی که دارای معلولیت نیست
معلولین الهام بخش/ توانا افراد دارای معلولیت مانند هر فرد دیگری زندگی عادی خود را تجربه می کنند. فقط بخاطر تجربه‌ی معلولیت، آنها فراتوانا یا فراتر از کسان دیگر نیستند و اینگونه توصیفات از دیدگاه افراد دارای معلولیت قابل پذیرش نیست.
فرد/شخص دارای “یک” معلولیت فرد/ شخص دارای معلولیت وقتی اشاره به “یک” می کنیم این به “نقص” برمی‌گردد. “X یک مشکل روانی دارد” قابل قبول نیست چون متمرکز بر نقص است نه موانع جامعه.
زمینگیر فردی که دارای معلولیت جسمی است یا از صندلی چرخدار استفاده می کند.
کور/ نابینا/ بدون چشم فرد نابینا
کر‌و‌لال فرد ناشنوا یا کم شنوا
عقب افتاده فرد دارای معلولیت ذهنی، روانی یا اختلالات یادگیری
کوتوله فرد دارای قامت کوتاه و کوچک
روانی/ مریض روانی فرد دارای مسائل یا شرائط روانی
مراقب/ نگهبان فردی که مراقبت می کند
پارکینگ معلولین پارکینگ قابل دسترس
در ورودی معلولین در ورودی قابل دسترس
توالت معلولین توالت قابل دسترس
آسانسور معلولین آسانسور قابل دسترس
از … رنج می‌کشد/ به … مبتلا شده‌است تجربه‌ی … دارد
مشکل شما چیست؟ چگونه من میتوانم کمک کنم؟

*نکته مهم این است که اگر شما با نیت خوب کلمه‌ای را به صورت اشتباه بکار ببرید نگران نباشید چراکه مهم کوششی است که شما در بکارگیری واژگان صحیح بکار می‌برید و همه افراد دارای معلولیت به کوشش شما ارج می‌نهند.